شجاعت، قویترین جادویی است که وجود دارد.
حمرا، دختری سیزدهساله است که روز تولدش را کسی به یاد ندارد، چون همه درگیر بیماری همهگیر هستند. حمرا عصبانی و دلخور است و روزهای قرنطینه هم کلافهاش کردهاند.
او در نزدیکی جنگل انبوه لنکاوی مالزی زندگی میکند. طبق افسانهها این جنگل دو قانون دارد: بدون اجازه وارد جنگل نشوید و چیزی را از آن بیرون نبرید…
حمرا هر دو قانون را زیر پا میگذارد و خیلی زود ببری بهسراغش میآید تا بهای این قانونشکنی را از حمرا بگیرد. ببر او را مجبور میکند راهی سفری خطرناک و پُررمزوراز در دل جنگل شود؛ وگرنه جان مادربزرگ عزیز حمرا که دچار زوال عقل شده، به خطر میافتد.
در این سفر، حمرا نه فقط با دنیایی پر از موجودات افسانهای، که با ترس، خشم، اندوه و عشقی عمیق و پاک روبهرو میشود. او یاد میگیرد که شجاعت فقط بهمعنای جنگیدن با هیولاها نیست. گاهی شجاعت یعنی روبهرو شدن با خودت، خاطراتت و رنجهایی که هیچکس نمیبیند.




دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.